دوستم داشته باش
دوستم داشته باش
دوستم داشته باش
بادها دلتنگ اند
دستها بيهوده
چشم ها بي رنگ اند
دوستم داشته باش
شهرها مي لرزند
برگها مي سوزند
يادها مي گندند
باز شو تا پرواز
سبزشو از آواز
آشتي كن با رنگ
عشق بازي با ساز
دوستم داشته باش
سيبها خشكيده
ياسها پوسيده
شيرهم ترسيده
دوستم داشته باش
عطرها در راه اند
دوستت دارم ها
آه چه كوتاه اند...
دوستت خواهم داشت
بيشتراز باران
گرم تراز لبخند
داغ چون تابستان
دوستت خواهم داشت
شادترخواهم شد
ناب تر روشن تر بارور خواهم شد
دوستم داشته باش
برگ را باور كن
آفتابي تر شو
باغ را از بركن
دوستم داشته باش
عطرها در راه اند
دوستت دارم ها
آه چه كوتاه اند...
خواب ديدم در خواب
آب آبي تر بود
روز پرسوز نبود
زخم شرم آوربود
خواب ديدم درتو
رود ازتب مي سوخت
نورگيسو مي بافت
باغچه گل مي دوخت
دوستم داشته باش
عطرها در راه اند
دوستت دارم ها
آه چه كوتاه اند...
خواننده وشاعر شهيار قنبري
دوستم داشته باش
دوستم داشته باش
بادها دلتنگ اند
دستها بيهوده
چشم ها بي رنگ اند
دوستم داشته باش
شهرها مي لرزند
برگها مي سوزند
يادها مي گندند
باز شو تا پرواز
سبزشو از آواز
آشتي كن با رنگ
عشق بازي با ساز
دوستم داشته باش
سيبها خشكيده
ياسها پوسيده
شيرهم ترسيده
دوستم داشته باش
عطرها در راه اند
دوستت دارم ها
آه چه كوتاه اند...
دوستت خواهم داشت
بيشتراز باران
گرم تراز لبخند
داغ چون تابستان
دوستت خواهم داشت
شادترخواهم شد
ناب تر روشن تر بارور خواهم شد
دوستم داشته باش
برگ را باور كن
آفتابي تر شو
باغ را از بركن
دوستم داشته باش
عطرها در راه اند
دوستت دارم ها
آه چه كوتاه اند...
خواب ديدم در خواب
آب آبي تر بود
روز پرسوز نبود
زخم شرم آوربود
خواب ديدم درتو
رود ازتب مي سوخت
نورگيسو مي بافت
باغچه گل مي دوخت
دوستم داشته باش
عطرها در راه اند
دوستت دارم ها
آه چه كوتاه اند...
خواننده وشاعر شهيار قنبري
No comments:
Post a Comment